مهشاد لسانی بعد از سه کتاب چاپی موفق و پرفروش در حوزهی ادبیات، این بار دست به خلق یک درام معمایی جنایی زده است. “اولین شکوفه گیلاس” حاصل یکسال و اندی تلاش او در جهت نوشتن، تحقیق و به تصویر کشیدن یک پروندهی قتل واقعیست.
داستان از دو بخش تشکیل شده؛ یک بخش به دغدغههای ریز و درشت مردم دههی شصت میپردازد و عشقها و شکستهایش و بخشی دیگر خواننده را میان مردم نوکیسه و عشقهای بورژوازی دههی نود رها میکند.
شخصیتهای داستان همه پرداختی نو و جذاب دارند. مثلا مادر توی داستان، یک تیپ نیست! بلکه شخصیتیست با وجوه مختلفی از آدمهای روزمره که کمیها و کاستیهایی دارند و از او بتی ساخته نشده که قابل پرستش باشد. در ثانی مادر شخصیتیست که به او با نگاهی نو پرداخته شده.
شروع داستان با یک شوک همراه است و بعد قصه وارد پیچشی میشود که مخاطب را به دههی شصت میکشاند. دههی شصتی که درگیر جنگ است و داستان را هول میدهد در شبهای سرد جنگ سالهای سخت.
فتانه تنها نقطهی زیبا و لطیف شبهای سرد زمستانیست و بهروز تنها نقطهای که عشق میپراکند و بعدها برای سربازی به مرزهای کردستان فرستاده میشود تا برای وطنش بجنگند.
سالومه، فرهنگ و ساسان سه کاراکتر اصلیای هستند که داستان دههی نود را میسازند. برههای که قتل در آن اتفاق میافتد و معماها و رازهای مناسبات آدمهای آن، گرهها را کورتر میکنند.
تعلیق داستان بالاست و جذابیت داستان را دوچندان کرده است.
اینکه چطور مردمان دههی شصت و دههی نود تهران با هم به نقطهی تلاقی در داستان میرسند را باید خواند.
نویسنده خط ربط محکمی در مورد داستان دارد و خط اصلی داستان با وجود فلشبکهایی که در بطن قصه تزریق شده و به جذابیت آن افزوده، در ذهن نویسنده تکان نخورده است.
این رمان در چهارصد و هفتاد و یک صفحه از نشر شادان در مرداد ماه ۹۹ به بازار عرضه شده و با استقبال بسیار خوب و زیادی از سمت مخاطبان مواجه شده است.
