سوگل اباذری متولد ۱۳۷۰، نمایش‌نامه‌نویس، فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان تئاتر و سینما است. اولین رمان وی به نام “بازی دهلیز” در آبان ۱۳۹۸ در انتشارات سنگ انتشار یافت. این نویسنده با سبکی نو، همراه با تعلیق‌های زیاد در فضایی سوررئالیسم از تصویرسازی‌های ذهنی عجیب و غریب شخصیت اصلی داستان، رمان را به اثری جذاب تبدیل کرده است.
در این رمان مونا زنی چهل‌ساله، که با از دست دادن دخترش هدیه، در اثر حمله‌های شدید روانی، گذشته‌ی تلخش مدام در حالت‌های گوناگون خواب و بیداری مرور می‌شود و حقایقی که تاکنون هیچ‌کس نمی‌دانسته، افشا می‌شود.
بازی دهلیز مرز میان واقعیت و خیال را شکسته است. به گونه‌ای که برای مخاطب یک سردرگمی عجیبی ایجاد می‌کند که آیا حقیقت در واقعیت به وقوع می‌پیوندد و یا در خیال؟!
برشی از داستان:
خواندن داستان کم کم مرا در تخت الهام به خواب فرو برد. او را در خواب دیدم که مثل همیشه لباس مجللی پوشیده بود و بعد از این که خداحافظی کرد، از خانه بیرون رفت. چتری همراه خود داشت، زیرا باران شدیدی می‌بارید. به محض این که مطمئن شدم از خانه بیرون رفته به سمت اتاقش رفتم. الیزابت آنجا خوابیده بود. به او نزدیک شدم. هنوز خواب بود و نمی‌دانست کنارش ایستاده‌ام. چاقو را بلند کردم و محکم در گلویش فرو کردم. وقتی چاقو را بیرون آوردم، خون تا سقف پاشید. دوباره چاقو زدم، باز هم چاقو زدم و چندین بار دیگر چاقو زدم. خون جلو چشمانم را گرفته بود و دیگر هیچ چیز غیر از او نمی‌دیدم. برای اولین بار کم‌تر ترسیده بودم. او را در یک گونی گذاشتم و به سوی صحرای پشت خانه حرکت کردم. سریع گودالی را برای چال کردنش کندم. وقتی آخرین خاک‌ها را روی گودال می‌ریختم، صدای هواپیمایی شنیدم. صدا این قدر زیاد بود که احساس کردم ممکن است روی من سقوط کند. به محض شنیدن صدای هواپیما، پشت سرم فقط شعله‌های آتش دیده می‌شد. جیغ بلندی کشیدم.
فیروز بالای سرم بود. گفت:”عزیزم چی شده؟”
“کابوسی که تو هفت سالگی‌م سه بار دیده بودم، دوباره دیدم و الانم تو خواب دقیقاً هفت سالم بود.”
بازی دهلیز در حال حاضر در کتاب فروشی های تهران اعم از باغ کتاب، چهل کلاغ، در اصفهان در کتابفروشی های زمان واقع در مجتمع چهارباغ عباسی، فرهنگسرای اندیشه در آمادگاه و شهر کتاب اردیبهشت و همین طور کتابفروشی فرازمند در رشت موجود است. علاوه براین می توانید با مراجعه به سایت نشر سنگ با پست رایگان کتاب را تهیه کنید.
