نویسنده: معصومه باقری
کتاب “ترس از تعبیر” اثر “عاطفه علیدخت” از نشر شانی منتشر شد. عاطفه علیدخت متولد ۱۳۷۷ در شهرستان رشت است. این شاعرِ خوشذوق و ترانهسرای فعال، دانشجوی کارشناسی ارشد فیزیولوژی دامپزشکی در دانشگاه شیراز است.
عاطفه علیدخت دربارهی موضوع اشعارش میگوید:
بیشتر علاقه دارم از سوژههای جدید و چیزهایی که تا بهحال کمتر استفاده شده، بهره ببرم. چون اعتقاد دارم مخاطب وقتی به کشف و درکی از شعر میرسد لذت بیشتری میبرد.
بهعلاوه به اشعار پست مدرن هم خیلی علاقه دارم. اکثر اشعار شاعران معاصر را مطالعه کرده و به اشعار کلاسیک هم بهخاطر وجود اسطوره و نمادهایشان علاقهی زیادی دارم.
البته باید این موضوع را در نظر گرفت، که هنوز اول راه هستم و با توجه به این که سنِ زیادی ندارم، مسیر پیشرفت را پیش روی خودم میبینم و فکر میکنم فرصت های زیادی برای بهتر شدن پیش رو دارم.
ادعایی در ترانهسرایی در حال حاضر ندارم و صرفا این کتاب را منتشر کردهام، تا برای انتشار کتابهای بعدی انگیزهی بیشتری بگیرم.
امید دارم که در آینده با تلاش و مطالعه در گوشهی کوچکی از جهان بزرگ ادبیات جای داشته باشم.
بخشی از کتاب:
انقدر سردی با دلم حتی
خورشید نم میگیره تو دستات
قلبی که دستت دادم،انگاری
حالا داره میمیره تو دستات
من احتمالِ بارشم پیشت
لب هام سِر میشه نمیخنده
تو برف میشینه روی موهات
چشمای تو قندیل میبنده
تو سیری از این رابطه من هم
مثلِ تو میشم از خودِ من سیر
ما فرقمون اندازه ی دنیاس
داره ولی آشفتگی واگیر
صعب العبوره راهِ عشق ما
خنده تو این خونه شده تحریم
اینجا غروبِ جمعه ی دلگیر
هر روز میشه عاشق تقویم
دست من و تو بافت عشقی رو
که این شبا تو دستای داره
بینِ جنونِ شاخه های بید
پائیز بازم رو نموداره
تو یه طنابِ پوچ و پوسیده
تو چاهِ این دیوونه انداختی
من زندگیمو دستِ تو دادم
تو زندگیمو رو گسل ساختی
دارم فرو میریزم این گوشه
آیینه ی حسم ترک خورده
دردای من صد ریشتر میشن
اینجا یکی مابین غم مرده.
هر گونه کپیبرداری از این مقاله، با ذکر نام منبع و مؤلف آن بلامانع است. copyright©