موزه محل غیر انتفاعی ای است كه اهداف آموزشی داشته و بوسیله جمعی متخصص اداره میشود. از جمله وظایف اصلی هر موزه جمعاوری و نگهداری آثار ارزشمندی است که از گذشتگان به ما رسیده است. هدف اولیه از پیدایش موزهها به مفهوم نوین و به روش شناخته شده امروزی ایجاد مكانهایی برای نگهداری اموال شخصی و یا ثروتهای صرفاً ملی بوده است. اشتیاق به گردآوری اشیاء زیبا، گرانبها و كمیاب و یا صرفاً غریب امری است كه ریشه در نهاد و سرشت آدمی داشته و دارد. همهی تمدنها از ابتدایی ترین تا پیشرفتهترین آنها در تمایل به گردآوری اشتراك داشتهاند.
آبادان از اولین شهرهای ایران بوده که وارد دوران صنعتی شده و صاحب اولین شبکههای مختلف رادیو، تلویزیون، اولین خطوط اتوبوسرانی درون شهری، اولین قطار شهری، اولین شهرکسازی مدرن، اولین فرودگاه بین المللی بعداز تهران و غیره شده است. بهدلیل ماهیت صنعتی این شهر و وجود راههای ارتباطی بینالمللی هوایی، دریایی و ریلی ورود تعداد زیادی از مهندسین و کارگران با ملیتهای مختلف از جمله انگلیسی، آمریکایی، برمهای، هندی، پاکستانی از دهههای اول و دوم قرن بیستم میلادی آغار شد. بر این اساس وجود موزهای که بتواند معرف تاریخ و فرهنگ کهن ایران در این شهر استراتژیک باشد، امری مهم تلقی میشده است. بههمین دلیل ساختمان موزهی آبادان با زیر بنای ۸۴۰ متر مربع، در یک طبقه و با فرم معماری چلیپا (صلیبی شکل) که جزء طرحهای ماندالایی میباشد، در سال ۱۳۳۸ه.ش. توسط آندره گدار طراحی و با پیگیریهای علی هانیبال در سال ۱۳۴۰ه.ش احداث شده است. فرمی بر پایهی مربع که مرکز آن در تقاطع دو فرم عمود برهم را گنبدی زیبا و خاص تشکیل میدهد
طرح اصلی بناهای مذهبی و غیر مذهبی تمامی تمدن ها بر ماندالا استوار است. هر بنایی خواه مذهبی و یا غیر مذهبی که بر مبنای طرح ماندالا ساخته شده باشد، فرافکنی تصویر الگویی کهن از ناخودآگاه به جهان خارج میباشد.
صلیب يا چليپا با قدمتي نزديك به هفت هزار سال، اولین بار به شکل سواستيكا (صلیب شکسته) در خوزستان مشاهده شده و هرتسفلد آنرا گردونهی خورشید یا مهر نامیده است. چلیپا از ديرباز نمادي جهانی بوده، همچنین مركز جهان و و نقطه ارتباط بين زمين و آسمان محور كیهاني به شمارمیرفته است. . همانگونه که »چليپا « از منظر هندسۀ رمزي و قدسي، عامل تبديل مربع با خصلتهاي زمينياش به دايره با خصلتهای نامتناهي و آسماني آن است، فرم چلیپا نیز با بازوان شکسته بهخوبی تداعی کنندهی چنین مفهومی است.
در هنر معماری پیش از اسلام تا دوره ساسانی، از نقش چلیپا و چلیپای شکسته بسیار استفاده شده است. در دوران اسلامی بیشترین تحولات این نقش در گذر از دورهی سلجوقی به تیموری روی داد. کیفیت استفاده از نقوش چلیپایی مخصوصا چلیپای شکسته چه به لحاظ مفهومی و چه به منظور صرف تزیینی در دورههای سلجوقی و صفوی نسبت به سایر ادوار هنری اسلامی ایران بهتر بوده است.
گنبد خاص این موزه با ارتفاع ۲۲/۵ متر از سطح زمین و ۱۸ عدد حلقهی متحدالمرکز (شانزده ضلعی) و با الهام از گنبد اُرچین حرم حضرت دانیال نبی که فرم خاص گنبدهای جنوب ایران و به شکل پلهپلهای میباشد؛ ساخته شده است. این نوع گنبد از خانواده گنبدهای رُک میباشد که بصورت پلهای (مضرس) با ارتفاع زیاد ساخته میشود.
یکی از ویژگیهای این گنبد پلهای بودن آن میباشد و بصورتی است که در هر پلهی آن نقشه قاعده اصلی تکرار میشود و در هر پله ابعاد نقشه کمتر از ابعاد قاعده در پله پایینتر میباشد. بهلحاظ سازهای مهمترین مشخصه گنبدهای اُرچین حفظ تعادل در آنها است که لازمهی این حفظ تعادل وجود قرینه سازی در آنها میباشد. اصولاً حفظ تعادل در گنبدهایی که قاعده آنها بهشکل کثیرالاضلاع طراحی میشود، بیشتر است. گنبد پله ای (ارچین) را میتوان بدلیل فرم مثلث شکلی که دارد جزء سازه ی پایدار دانست. مکانیسم نیارشی در این سازه بگونه ایست که نیروهای فشاری را بصورت متوازن از بالاترین نقطه به پایینترین نقطه انتقال میدهد و همچنین فرم پله ای آن علاوه بر جنبه ی زیبایی شناختی در مقابل نیروهای رانشی نیز بدلیل تغییر سطح مقطع دارای مقاومت بیشتری میباشد.
نقشه اولیه گنبدهای اُرچین همان نقشه اصلی ساختمان زیگوراتها است که قاعده مربع اولیه در طبقات بعدی با ابعاد کاهش یافته مکرراً تکرار میشود. در واقع ریشهی فرم پله ای گنبد اُرچین را میتوان در دنیای باستان اعم از زیگوراتهای بین النهرین و عیلامی و بعد از آن در کاخهای هخامنشی و سکه های سلوکی و ساسانی مشاهده کرد، علاوه بر وجود نقش پله ای در معماری، حضور این فرم در تاجهای پادشاهان ساسانی و پوشش ایل بختیاری نیز دیده میشود.
هدف طراح گنبد ساختمان موزه آبادان علاوه بر حفظ تعادل، افزایش ارتفاع، خلق فرمی نمادین از معماری اسلامی، تأکید بر آسمان شهری، تلفیق هنر و مذهب، بهرهگیری از خلوص و سادگی معماری ایرانی و در نهایت ایجاد یک نماد و نشانه در بافت شهری بوده است.
موزهی باستانشناسی آبادان بهعنوان دومین موزه در کشور محسوب میشود که از ابتدا با ماهیت موزهی آثار تاریخی – فرهنگی بعد از موزهی ملی تهران ساخته شده است. اولین اثر تاریخیای که به موزهی آبادان در زمان افتتاح اورده شد، سنگی است کتیبهدار از کاخ هخامنشی شوش که با خط میخی جملهی زیر بر آن حکاکی شده است:
“خشایارشاه گـفت: به موهبت اهورامزدا، پدرم داریوش شاهنـشاه، این مـکان را بـنا نمود.”
ساختمان اولیهی موزه دارای سه بخش شامل دو تالار نمایش و یک بخش اداری بوده است که در سال ۱۳۵۱ه.ش. یک سالن دیگر در امتداد ورودی برای نمایش اشیاء باستانی و یک کتابخانه در منتهی الیه سالن سوم به ساختمان موزه اضافه شد. موزه در ابتدا شامل سه بخش باستانشناسی، مردم شناسی و صنایع دستی و هنرهای تجسمی بوده است.
اولین مدیر موزه، شادروان علی هانیبال بوده که جزء بنیانگذاران موزه نیز میباشد.
این موزه در حال حاضر دارای بخشهای مختلفی شامل: اداری، سالن معرفی و آموزش و دو سالن نمایش آثار میباشد. همچنین در موزهی آبادان ۵۶۳ شی در معرض نمایش وجود دارد که شامل آثار ارزشمندی از دورههای پیش از تاریخ، دورههای تاریخی تا قبل از اسلام و دورههای مختلف اسلامی تا دوران معاصر میباشد. تنوع آثار موجود در این موزه شامل ظروف مختلف سفالی، آجر نوشتهها، گل نوشتهها، مهرهای مختلف استوانهای و تخت، ظروف و ابزار فلزی، آثار ارزشمند سنگی، پارچههای طرحدار، آثار مختلف شیشهای و … که مربوط به سایتهای ارزشمند تاریخی و باستانی حفاری شده در کشور هستند.
موزهی آبادان در طول سال پذیرای بازدیدکنندگان مختلف داخلی و خارجی و همچنین گروههای مختلف دانشآموزی بوده که مشتاقانه جویای شناخت تاریخ و فرهنگ گذشته این مرز و بوم می باشند.
دربارهی بنیانگذار موزهی آبادان:
علی هانیبال از مادری عرب و پدری لیتوانی در روسیه به سال ۱۲۷۰ه.ش (۱۸۹۱م.) به دنیا آمد. سال ۱۹۱۲م. از دانشگاه سن پیترزبورگ لیسانس حقوق گرفت و تا جنگ جهانی اول در مدرسهی زبانهای شرقی پاریس به مطالعهی فارسی، عربی و زبانهای اروپایی و لاتین پرداخت. در گیرودار جنگ جهانی اول حدودا سال ۱۲۹۶ه.ش (۱۹۱۷م.) روانهی ایران شد.
نام روسی علی هانیبال، آرکادی نستوویچ هانیبال بوده، لیکن به دلیل ارادتی که به حضرت امام علی (ع) داشت بعد از مسلمان شدن نام علی را برای خود انتخاب کرد. نخستین فعالیت فرهنگی جدی وی به هنگام بنیاد نهادن “انجمن آثار ملی ایران” بود. از وی بعنوان یکی از کوشندگان انجمن یاد شده است. در سال ۱۳۱۵ه.ش. که بطور عملی کوشش دولتیان برای گردآوری فرهنگ مردم و بنیاد موسسه مردمشناسی آغاز شد، هانیبال نیز به بنگاه مردمشناسی پیوست و در شمار مشاوران علمی آن موسسه قرار گرفت. هه ی ۳۰ یا دهه ی پایانی زندگی هانیبال، روزگار درخشش او در عرصه ی مردمشناسی ایران است. سال ۱۳۳۴-۱۳۳۸ه.ش. ریاست موزهی مردمشناسی را داشته و در فاصلهی ۱۳۳۵ه.ش تا ۱۳۳۸ه.ش نخستین مجله ی تخصصی مردمشناسی ایران را با نام “مردمشناسی” در نه شماره منتشر ساخت. در سال ۱۳۳۶ه.ش. همزمان نیز به سمت مشاور اداره کل هنرهای زیبای کشور برگزیده شد. وی در این سالها افزون بر رونق دوبارهی موزهی مردمشناسی به فکر گسترش شعبههای آن در استانهای دیگر افتاد. موزهی قزوین را در عالی قاپو قزوین برپا کرد و در سال ۱۳۳۷ه.ش روانهی آبادان برای بنیاد موزهی آنجا شد. سرانجام در نیمهی دوم سال ۱۳۳۷ ه.ش. دستور تاسیس موزه ی آبادان توسط بامشاد صادر شد و در اسفندماه سال ۱۳۳۸ه.ش. باهمت و پیگیریهای علی هانیبال و با همکاری شرکت ملی نفت ایران سنگ بنای موزهی آبادان بنا نهاده شده و در سال ۱۳۴۰ه.ش. افتتاح شد.
نویسندگان:
نجلا درخشانی (کارشناسی ارشد مرمت و احیاء بناها و بافتهای تاریخی)
سجاد پاکگهر (کارشناسی ارشد حفاظت و مرمت آثار فرهنگی – تاریخی)




