موزه ها نهادهایی حیاتی هستند که به تعریف، ثبت و حمایت از تمدن می پردازند. بدون آنها بشریت به سختی می تواند گذشته خود را بشناسد، با حال مواجه گردد، در آینده پیشرفت کند و از تجربه های غنی هنری، تاریخی، صنعتی، طبیعی و جهانی لذت برده و کسب فیض نماید. [۱]
موزه پدیدهای است که از ابتدا ظهور و حضور آن با مخاطب پیوند داشته، بهگونهای که امروزه موزهها با مخاطبان خود معنا مییابند. بنابراین باید همواره تمامی اهداف، برنامه ها، طرحها و سیاستهای اجرایی در موزه ها بر پایه ی نیاز و شناخت مخاطبین صورت پذیرد.
موزه هایی می توانند ارتباط خوبی با بازدیدکننده برقرار کنند که همواره برنامه هایی پویا و مطابق با مناسبتها و رویدادهای روز جامعه اجرا نمایند.
“مردم در پی این هستند که پارا فراتر از مرزهای زندگی روزمره بگذارند، تصور و ذهن خود را به پرواز دراورده و روح و جان خود را پرورش دهند. آنها از اوقات فراغت خود برای دستیابی به این امر استفاده میکنند. ممکن است آموزش و تفریح، دو قطب مخالف یکدیگر باشند، اما در هم نفوذ کرده اند، سوال مهمی که در ارتباط با موزه در ذهن افراد نقش میبندد این است که: چگونه بهترین سازماندهی را درباره ی تجربه ی دیدار از موزه داشته باشند.” [۲]
هریک از بازدیدکنندگان به روشی مختلف به یادگیری، تفسیر اطلاعات، تجربه ها و اعتقادها میپردازند. بازدید کنندگان دارای سبکهای یادگیری متفاوتی هستند. این سبکهای یادگیری بهمراه تجربه های قبلی آنها، بر آنچه که مخاطبین از موزه یاد میگیرند اثر خواهد داشت.
بنابراین ایجاد کنندگان موزه ها نه تنها نیاز به دانستن این امر دارند که موزه از مخاطبینش چه میخواهد، بلکه باید بدانند مخاطبین موزه نیز به دنبال چه چیزی هستند.
هر یک از مخاطبین به گونه ای پیامهای ارسالی توسط یک موزه را درونی می سازند که با ادراکها و تجربه های شخصی آنها در تطابق باشند.
موزههایی که رسالت آنها مخاطب محوری میباشد، به آزادی مخاطبین میاندیشیدند و معتقدند بخشی از موزه مربوط به ذهن مخاطب است و در اختیار موزهداران نیست، از این رو ابزار بیانی در این مرحله به مخاطب و نقد او توجه ویژهای نشان دادهاند و حتی مخاطب را یک رسانه، ابزار بیان و سفیر معرفی موزه به دیگران دانستهاند. [۳]
هر بازدیدکننده با مجموعه ای از انتظارها و توقعات وارد یک موزه می شود که موزه داران بایستی به طرق مختلف این انتظارات را با توجه به رده ی سنی بازدیدکنندگان، برآورده ساخته و رضایت مخاطب را جلب نمایند و باعث شوند بازدیدکنندگان در هر سنی از تماشای موزه لذت برده و خاطره ای زیبا در ذهن خود ثبت نمایند. تا بتوان بدین وسیله هر مخاطب را یک سفیر تبلیغ و معرفی برای موزه دانست.
“تحقیقات نشان داده اند که افراد به دلایل مختلفی از موزه ها بازدید می کنند که این دلایل عبارتند از:
- جامعه پذیری
- پاداشهای احساسی
- سرگرمی
- کسب دانش
- یادگیری در مورد میراث فرهنگی
- لذتهای زیباشناختی” [۴]
موزه های نفت توانسته اند به اکثر نیازهای مخاطبین و مراجعه کنندگان به موزه ها پاسخی مثبت دهند و زمینه ی جذب اقشار مختلفی از جامعه را فراهم نمایند. حمایت جامعه ی بومی از یک موزه نقش مهم و سازنده ای در پیشبرد اهداف موزه ها دارد.
با توجه به روند رو به رشد صنعت گردشگری در ایران ایجاد موزه های نفت گامی مثبت در راستای جذب گردشگران داخلی و خارجی به منطقه ی آزاد اروند (آبادان و خرمشهر) بوده است. این موزه ها می توانند به نیاز چهار گروه از گردشگران فرهنگی، تاریخی، صنعتی و علمی (پژوهشی) پاسخ دهند و زمینه را جهت رشد و توسعه ی گردشگری در سایر محورها و بخشها با جذب افراد فراهم نمایند. موزه های موفق در سرتاسر دنیا به دنبال مخاطبین گسترده و مختلفند زیرا آنها دریافته اند که ارتباطات وسیع باعث محبوبیت موزه و جذب اقشار مختلف با سلایق متنوع خواهد شد.
نجلا درخشانی کارشناس ارشد مرمت، احیا بناها و بافت های تاریخی
منابع و توضیحات :
۱ و ۳ و ۴ – محمود محمدیان، حمیدرضا عسگری ده آبادی، بازاریابی موزه، استراتژیها و تکنیکها
۲- مارک پچر




