چکیده
در اوایل دوره های تاریخی تجاوز جنسی به عنوان یک ابزار جنگی توسط احزاب مخالف و اشغال گران نظامی بکار گرفته می شد. به منظور ایجاد وحشت در شهروندان، گریختن و رها کردن خانه ها و دارایی های خود، تجاوز جنسی صورت می گرفت. تجاوز برگرفته از کلمه لاتین Rapereˮ “ به معنای ”گرفتن با زور“ و در حقوق عرفی به معنای دستیابی شهوانی به یک زن با خشونت و اجبار و برخلاف میل او تعریف می شود. بر اساس تعاریف مرسوم و سنتی، تجاوز جنسی شامل آمیزش جنسی غیر توافقی انجام شده توسط یک مرد علیه یک زن می شود که نه با او ازدواج کرده و نه با هم زندگی کرده اند. از نظر لغوی، تجاوز به معنای ظلم و تعدی می باشد. بر اساس کیل پاتریک و همکاران، (۱۹۹۲) و گرین فیلد (۱۹۹۷) تجاوز به عنف احتمالاً بسیار شایع است، اگر چه اکثر [موارد] کم گزارش می شوند. محققان تخمین زده اند که ۸۴-۶۸% موارد تجاوز به عنف گزارش نمی شود. بیشترین آمار تجاوز جنسی در کشور کنگو اعلام شده و در ایران استان های تهران (سالانه یک هزار و ششصد و پنجاه جرم جنسی)، و قم سالانه (یک هزار پانصد و پنجاه شش جرم جنسی) دارای بالاترین میزان تجاوز جنسی اعلام شده اند. تقریباً اکثر مطالعات انجام شده در زمینه تجاوز جنسی، اختلال PTSD در قربانیان را تایید کردند. هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی آثار و تبعات روانی تجاوز به عنف است. با توجه به شیوع بسیار بالای این اختلال در شاکیان تجاوز در این مطالعه، پیشنهاد می شود کادر شاغل در پزشکی قانونی با شناسایی هر چه سریعتر افراد مستعد برای ابتلا به استرس پس از تروما آنها را به مشاوره ارجاع بدهند تا از پیدایش و تثبیت اختلال روانی در این افراد جلوگیری شود.
کلمات کلیدی: تجاوز به عنف، تبعات روانی، PTSD
مقدمه
در اوایل دوره های تاریخی تجاوز جنسی به عنوان یک ابزار جنگی توسط احزاب مخالف۱ و اشغال گران نظامی۲ بکار گرفته می شد. به منظور ایجاد وحشت۳ در شهروندان، گریختن و رها کردن خانه ها و دارایی های خود، تجاوز جنسی صورت می گرفت. استفاده از خشونت جنسی به عنوان ابزار جنگی همواره یک راهبرد و قاعده بوده است(۱).
تصویر زیر توسط آنتونی لوید گرفته شد. در تابستان سال ۱۹۹۳ نیروهای حکومت بوسنی در تلاش برای یاری رساندن به یک زن مسلمان که بحالت شک زده و گنگ در کنار جاده شهر تراونیک، مرکز استان بوسنی نشسته بود، برآمده بودند. این زن عضو گروه مسلمان سیاسی و در [زندان] صرب بوسنی اسیر بود…. اسرائی که با او بودند اذعان کردند که او مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است [(کتاب شرم جنگ، ۲۰۰۷: ۱۹)(۱۰)].
بر اساس کیل پاتریک و همکاران، (۱۹۹۲) و گرین فیلد (۱۹۹۷) تجاوز به عنف احتمالاً بسیار شایع است، اگر چه اکثر [موارد] کم گزارش می شوند. محققان تخمین زده اند که ۸۴-۶۸% موارد تجاوز به عنف گزارش نمی شود[مک کیبین و همکاران، نقل از فصلنامه مروری بر روان شناسی عمومی: ۸۶-۹۷(۲)].
تجاوز برگرفته از کلمه لاتین Rapere” “ به معنای ”گرفتن با زور“ و در حقوق عرفی به معنای دستیابی شهوانی به یک زن با خشونت و اجبار و برخلاف میل او تعریف می شود. بر اساس تعاریف مرسوم و سنتی، تجاوز جنسی شامل آمیزش جنسی غیر توافقی انجام شده توسط یک مرد علیه یک زن می شود که نه با او ازدواج کرده و نه با هم زندگی کرده اند[سیگل، ۱۳۸۵: ۵۱۸؛ نقل از مهری متانکلایی، ۱۳۸۹(۳)].
از نظر لغوی، تجاوز به معنای ظلم و تعدی می باشد، در لغت نامه دهخدا، معانی این مفهوم، تخطی، تعدّی و بیرون شدن از حد و بیرون شدن از حق و عدل است. در تعریف اصطلاحی، تجاوز جنسی نوعی رفتار خشن و تحقیرآمیز است که ازطریق اعمال جنسی و همراه با ابراز خشونت صورت می گیرد[مروری بر مسائل اجتماعی ایران، ۱۳۹۱: ۱۶۴(۴)].
زنانی که مورد خشونت جنسی قرار می گیرند اکثراً مشکلات منفی متعددی همچون مشکلاتی در سلامت جسم و روان تجربه خواهند کرد. متاسفانه همه زنان در تمام رده های سنی به واسطه این جنایت تحت تاثیر [منفی] قرار می گیرند[ژنت، مشود و اوا، ۲۰۱۶(۵)].
از منظر حقوقی، در متون جرم شناسی، انوع متفاوتی برای تجاوز به عنف بیان شده است که مهمترین آنها عبارتند از:
۱-تجاوز به عنف توسط آشنایان۵
در این نوع، بزه دیده و بزهکار با یکدیگر سابقه آشنایی دارند، خواه به دلیل پیوند سببی، خواه به خاطر رابطه نسبی خواه به واسطه رابطه دوستی. برخلاف تصور رایج که ارتکاب چنین تجاوزهایی را نادر می پندارند، آمارها حاکی از آن است که مرتکبانِ حدود ۵۰% از موارد تجاوز به عنفِ گزارش شده به مقامات رسمی، افرادی هستند که به نوعی با بزه دیده آشنا بوده اند(۲۲۱ :۲۰۰۲Hagan, )[هگن]. البته شماری از پژوهشها حکایت از آمار ۸۸% در این خصوص دارند (۱۹۵: ۲۰۰۵کلارکسن). در طیف مقابلِ تجاوز به عنف توسط آشنایان، تجاوز به عنف توسط غریبه ها۶ قرار دارد. در نوع اخیر هیچ سابقه آشنایی میان بزه دیده و مرتکب وجود ندارد.
۲-تجاوز دسته جمعی یا گروه۷
در تجاوز به عنف گروهی، دو یا چند نفر در یک مکان و در یک بازه محدود زمانی به یک یا چند نفر تجاوز می نمایند. این نوع از تجاوز به عنف معمولاً با خشونت همراه است و با افزایش تعداد اعضای گروه، امکان ارتکاب و توسل به خشونت فزونی می یابد (۳۴ :۲۰۰۵(Vetten,[ویتن]. در مقابل تجاوز به عنف گروهی، تجاوز به عنف انفرادی قرار دارد که در آن فردی به تنهایی مبادرت به ارتکاب تجاوز به عنف می نماید[چلبی، ۱۳۹۱(۹)].
قربانی شدن جنسی یک مشکل اجتماعی نافذ است که به طور کلی برای قربانیان و عموم جامعه اثر ویرانگری به بار می آورد. هر چندکه گام های خوبی به منظور یاری رساندن به قربانیان تجاوز جنسی برداشته شده است، زمانی که قربانیان قصد درخواست کمک داشته باشند هنوز با موانع متعددی به منظور گزارش دهی مواجه هستند. هیچ کس نمی تواند پیش بینی کند که یک قربانی چگونه به تجاوز جنسی واکنش نشان می دهد همچنان که عوامل متعدد درونی و برونی واکنش قربانی را تحت تاثیر قرار می دهند. با این وجود تعداد زیادی از قربانیان واکنش های روان شناختی متفاوتی را پس از تجاوز به عنف گزارش می دهند. این واکنش های خاص پس از تجاوز از یک قربانی به قربانی دیگر از نظر فراوانی و مدت زمان متغیر است[موسسه تحقیقاتی دادستانی آمریکا؛ بخش تحقیق و توسعه انجمن وکلای منطقه،۲۰۰۷(۶)].
در ایالات متحده آمریکا تنها جرمی که به صورت مستمر کمتر از واقعیت گزارش می شود، تجاوز جنسی است(۷).
به طور کلی کلارکسن انواع مختلفی دارد که شامل موارد زیر است:
۱) تجاوز ازدواجی* یا آشنایان.
۲) تجاوز توسط غریبه ها.
۳) تجاوز سیستماتیک در جنگ های مسلحانه
۴) پیشنهاد و یا آزار های جنسی ناخواسته شامل درخواست رابطه جنسی در قبال کار.
۵) آزار جنسی افراد ناتوان فیزیکی یا روانی.
۶) آزار جنسی کودکان.
۷) ازدواج یا زندگی مشترک اجباری شامل ازدواج کودکان.
۸) سقط جنین اجباری.
۹) اعمال خشونت بار سنتی برای تضمین بکارت زنان تا زمان ازدواج شامل ختنه کردن زنان و یا معاینه اجباری برای تعیین بکارت.
۱۰) فحشای اجباری و خرید و فروش افراد به منظور بهره برداری جنسی[سازمان جهانی بهداشت-ژنو، ۱۳۸۶: ۲۶۹(۸)].
تجاوز به عنف به صورت عام تعریف می شود، اما در این مقاله این گونه تعریف می شود: استفاده از زور یا تهدید به زورگیری به منظور دخول آلت تناسلی مرد-واژن زن بدون رضایت وی است [مک کیبین و همکاران نقل از فصلنامه مروری بر روان شناسی عمومی:۸۶-۹۷(۲)].
مروری بر همه گیرشناسی و ادبیات پژوهشی تجاوز به عنف
به طور کلی شیوع سوء رفتار جنسی نسبت به دختران و زنان ۶۲-۶ درصد و در پسران و مردان ۳۱-۳ درصد گزارش شده است[پوتنمن،۲۰۰۳؛ نقل از میرزایی، خدایی و محمد خانی، ۱۳۸۵ (۱۱)].
براساس مطالعات سازمان ملل درصد زنان گزارش شده به عنوان قربانی تجاوز جنسی از محدوده ۲% در جاهایی مثل: لاپاز (بولیوی)(۴/۱%)، گابورون (بوتسوانا) (۸/۰%)، پکن (چین) (۶/۱%)، و مانیل (فیلیپین) (۳/۰%) تا ۵% یا بیشتر. در تیرانا (آلبانی) (۰/۶%)، بوینس آیرس (آرژانتین) (۸/۵%)، ریودوژانیرو (برزیل) (۰/۸%) و بوگوتا (کلمبیا) (۰/۵%) بوده است. پژوهش های حاج یحیی و تامیش (۲۰۰۱) بر روی ۶۵۲ نفر از دانشجویان فلسطینی نشان داد که ۷/۵% از دانشجویان، قبل از ۱۲ سالگی یک بار توسط فردی از اعضای خانواده خود مورد آزار جنسی قرار گرفته اند(۱۲).
به نقل از سایت پزشکان بدون مرز، کارشناسان حقوق بشر معتقدند تجاوز به عنوان یک تراژدی تلخ برای زنان در جمهوری دموکراتیک کنگو۸ در آمده است. مارگوت والستورم، نماینده ویژه سازمان ملل در امور خشونت های جنسی در جنگ، چندی پیش جمهوری دموکراتیک کنگو را «پایتخت تجاوز دنیا» نامید(۱۴).
بیشترین آمار تجاوز جنسی در کشور کنگو اعلام شده و در ایران استان های تهران (سالانه یک هزار و ششصد و پنجاه جرم جنسی)، و قم سالانه (یک هزار و پانصد و پنجاه و شش جرم جنسی) دارای بالاترین میزان تجاوز جنسی اعلام شده اند[کردی و نوذری، ۲۰۱۵؛ نقل از ناهیدی و همکاران، ۱۳۹۴(۱۳)].
آثار و تبعات روانی تجاوز به عنف
پدیده تجاوز به عنف می تواند عوارض جسمی، روانی و اجتماعی بسیار شدید و در مواردی حتی غیر قابل جبران به دنبال داشته باشد. علی رغم این عوارض شدید متاسفانه تا دو دهه پیش (دهه ۹۰) هیچ گونه توجه جدی به عوارض روان شناختی تجاوز به عنف نشده بود. تا سال ۱۹۷۰ میلادی کمتر به عوارض تعرض جنسی پرداخته می شد و بیشتر عوارض جسمی مورد توجه قرار می گرفت و بیشتر از همه اگر توجهی بود در رابطه با زنان بود. در سال ۱۹۷۹ میلادی این عوارض روانی به طور جدی مورد توجه قرار گرفت هر چند که این مطالعات، از پشتوانه علمی قابل قبولی برخوردار نبودند. در مطالعه ای که در سال ۱۳۹۱- ۱۳۹۰ بروی ۷۰ نفر از قربانیان تجاوز به عنف توسط خرامین و همکاران به منظور بررسی میزان شیوع اختلال پس از ضربه (PTSD) در قربانیان تجاوز به عنف مراجعه کننده به پزشکی قانونی در استان کهگیلویه و بویرحمد انجام شد، در این پژوهش ضمن بهره گیری از دو ابزار سنجشی چک لیست PTSD و مصاحبه بالینی DSM-IV، نتایج پژوهش نشان می دهد که شیوع اختلال استرس پس از ضربه در جمعیت مورد مطالعه با توجه به عوامل اجتماعی و فرهنگی استان از تمام پژوهش های انجام گرفته قبلی به ویژه در خارج از کشور به طور معنی داری بالاتر بوده است به طوری که نزدیک به ۹۲% قربانیان دچار این اختلال بوده اند(۱۲).
در پژوهشی دیگر که توسط ناهیدی و همکاران (1394) در سال ۱۳۹۳ انجام گرفت، میانگین سنی افراد قربانی ۲۷-۲۳ سال بود. در کل نتایج پژوهش نشان داد قربانیانی که تحت سوء استفاده جنسی قرار گرفته بودند دچار اختلال اضطراب بودند و غالب افراد میزان اضطراب را در حد متوسط نشان دادند(۱۳).
در مطالعه مقطعی که توسط واثق رحیم پرور و همکاران (۱۳۹۴) که بر روی ۱۳۰ نفر از زنان مراجعه کننده به مرکز پزشکی قانونی شهر تهران به منظور تعیین وضعیت اختلال استرس پس از تروما در بین زنان شاکی از تجاوز به عنف در سال ۱۳۹۲ انجام شد، در این پژوهش از پرسشنامهPSS-I(PTSD Symptoms scale) به عنوان ابزار تحقیق استفاده شد. براساس این پرسشنامه ۶/۶۱% از شاکیان مورد پژوهش دارای PTSD تشخیص داده شده اند. به عبارتی ۸۰ نفر از ۱۳۰ نفر مورد مطالعه دچار این اختلال بودند(۱۵).
در مطالعه خارج از کشور که توسط ژنت، مشود و اوا (۲۰۱۶) بر روی ۱۸ زن بین سنین ۱۸ تا ۵۵ سال در بیمارستان محلی در آفریقای جنوبی انجام گرفت، این زنان در زمینه آثار روان شناختی ناشی از تجاوز جنسی گزارش های متفاوتی ارائه دادند که به قرار زیر است:
۱-مشکل در خواب۹: شیوع مشکلات خواب در اکثر زنان قربانی شده جنسی یافت شد.
برخی اختلالات خواب یا کسیختگی ها که متعاقب خشونت جنسی توسط شرکت کننده شماره ۱۴ گزارش شد:
«در شب وقتی بیدار می شوم مثل کسی که در منزل در حال قدم زدن است. وقتی بیدار می شوم به سمت اتاق بچه های خودم رفته و در اتاق آنها را می کوبم. مثل کسی که وارد خانه ای شده است. برای من گاهی به نظر می رسد که این چیز واقعی نیست، در نتیجه من در شب حتی بیرون نمی روم، چون می ترسم».
شرکت کننده شماره ۸:
«”وای” این تعدی مرا خیلی آشفته کرد، نمی تونم بخوابم. گاهی آرزو می کنم که روز باشد بدون آنکه شب فرا برسد».
ستین و همکاران (۲۰۱۱) گزارش کردند که اختلالات خواب در بین قربانیان جنسی شیوع بیشتری دارد. آشفتگی وابسته به-کابوس۱۰، فلج خواب۱۱، از خواب پریدن۱۲، بی قراری در خواب۱۳ و خستگی۱۴ از جمله علائمی است که توسط شرکت کنندگان در این مطالعه گزارش شد.
۲-ترس۱۵: هچنین تجربه ترس در شرکت کنندگان که به دلیل تجربه تجاور جنسی رخ داده است، مورد کاووش قرار گرفت. شرکت کننده شماره ۱۲ در خصوص چگونگی تجربه ترس خود این گونه عنوان کرد:
«خب بعد از این حادثه…. من هنوز آن ترس را داشتم. من هنوز وحشت زده هستم. از خودم می پرسم که چه اتفاقی خواهد افتاد اگر آنها [متجاوزین] را [بار دیگر] سر راهم ببینم».
کمپبل و همکاران (b2009) احساس های ترس۱۶و ترس های بیمارگونه۱۷ را به عنوان مکانیسم های روان شناختی تایید کردند.
۳-گرایش به خودکشی۱۸: در جریان رسیدگی به رویداد تجاوز جنسی در مورد شرکت کننده شماره ۷ اظهارت زیر عنوان شد:
«در ابتدا فکر خوکشی به سرم زد. مثل اینکه با خودم حرف می زدم… ما چهار دختر در یک خانه بودیم، و این چیز از بین فرزندان مادرم تنها بر سر من اتفاق داد…از چهارتا…در واقع از خودم در مورد دلیل زنده بودن پرسیدم».
مطالعات نشان داده اند که بین تجاوز به عنف یا تجاوز جنسی وگرایش به خودکشی ارتباط وجود دارد (مگیره و همکاران، ۲۰۰۹؛ اولمن، ۲۰۰۴، ویکرمن و منگولین، ۲۰۰۹؛ نقل از ژنت، مشود و اوا، ۲۰۱۶).
۴-جدایی۱۹/کناره گیری۲۰:علاوه براین، شرکت کنندگان احساسات خود را در خصوص ارتباط با افراد دیگر پس از-خشونت جنسی۲۱ بیان کردند. شرکت کننده شماره ۱۶ احساس جدایی و تنهایی را این گونه توضیح داد:
«گاهی وقتها احساس می کنم فقط می توانم در خانه تنها باشم، خودم را در خانه حبس می کنم تا جایی که هیچ کس مرا نخواهد دید».
روابط بین فردی با جنس مقابل۲۲
خشم نسبت به مردان۲۳
بعضی از زنان در خصوص آزار جنسی، تجربه احساسات متفاوتی را نسبت به مردان پیدا کردند.
شرکت کننده شماره ۹ درباره خود اظهارات زیر را بیان کرد:
«من نمی خواهم ارتباطی با مردان داشته باشم. وقتی من یک شخص مذکری را می بینم، شروع به فکر کردن یا به یاد آن موضوعات [آزار جنسی] می افتم».
شرکت کننده شماره ۳:
«من احساس راحتی نمی کنم بخصوص با مردان. من به دوستم گفتم که از مردان متنفرم…. این چیزی که اتفاق افتاد باعث شد که از همه آنها متنفر بشوم. چون زمانی که حتی فکرش را هم نمی کنی که یک شخص چنین کاری با تو بکند، دقیقاً همان کار را انجام می دهد».
شرکت کننده شماره ۱۰:
«این چیز من را رنج می دهد. من نسبت به مردان دیگر احساسی ندارم. زمانی که من یک شخص مذکر را می بینم، شروع به فکر کردن در مورد آن موضوع [تجاوز جنسی] یا به یاد آنها می افتم».
بحث و نتیجه گیری
خشونت و آزار جنسی یکی از مسائل مهمی است که از دیدگاه های مختلفی همچون روانشناسی، اجتماعی، فرهنگی، جمعیت شناختی، سیاسی و بهداشتی مورد توجه می باشد و در همه کشورها و در همه گروه های اجتماعی، فرهنگی، و مذهبی دیده می شود و هر ساله بیش از هزاران زن را درگیر خود می کند. با این وجود اعتقاد بر این است که بیش از ۸۰% موارد آزار جنسی گزارش نشده و آمار بروز واقعی آن بالاتر از چیزی است که هم اکنون منعکس می شود(۱۵).
همان طور که در این مقاله توضیح داده شد، آثار خشونت میان فردی در واقع از شخصی به شخص دیگر متغییر است و نمی توان نشانگان های خشونت جنسی۲۴ یا لیستی از علایم مورد انتظار۲۵ را از طریق فرموله شدن تعریف کرد. ارتباط میان خشونت علیه زنان و سلامت روان در اکثر موارد ثابت شده است. در واقع بسیاری از انواع ناراحتی ها و بیماری های ذهنی در زنان حداقل با یک نوع از قربانی شدن میان فردی۲۶ ارتباط دارد. برای مثال، خشونت جنسی و/یا جسمی چه در روابط خانودگی و چه غیر از آن با افزایش اضطراب (گلیسون، ۱۹۹۳؛ کمپ، گرین، هووانیش و راولینگز، ۱۹۹۵)، افسردگی (کمپبل، سالیوان و دویدسون، ۱۹۹۵؛ گلیسون، ۱۹۹۳؛ اوراوا، مک لود و شارپ، ۱۹۹۶؛ پلیکتا و وایزمن، ۱۹۹۵)، آشفتگی شناختی همچون نامیدی و کاهش عزت نفس (برای مثال جانوف-بولمن، ۱۹۹۲)، استرس پس از آسیب (آستین، لورنس و فوی، ۱۹۹۳؛ کیل پاتریک، آسی ینا، رزنیک، ساندرس و بست، ۱۹۹۷؛ کیل پاتریک و رزنیک، ۱۹۹۳)، اختلال گسستگی (بریر، وو، مک ری، فولتز و سیتزمن، ۱۹۹۷)، اختلال جسمانی سازی (اولمن و برکلین، ۲۰۰۳)، مشکلات جنسی (بریر، الی یت، هاریس و کاتمن، ۱۹۹۵)، سوء مصرف مواد (اپستین، ساندرس، کیل پاتریک، رزنیک و بست، ۱۹۹۸؛ کیل پاتریک، آسی ینو، ساندرس، رزنیک و بست، ۲۰۰۰؛ مارتین، کیل گالن، دی، داوسن و کمپبل، ۱۹۹۸) و گرایش به خودکشی به کرات مرتبط بوده است. (گولدین ۱۹۹۹؛ تامسون، کازلو و کینگر، ۲۰۰۲؛ اولمن و برکلین، ۲۰۰۲)[بریر و جوردن، نقل از فصلنامه خشونت میان فردی: ۱۲۵۴-۱۲۷۶(۱۶)].
مطالعات مختلف حاکی از شیوع بالای PTSD در بازماندگان و قربانیان تجاوز به عنف می باشد(۱۲). با توجه به شیوع بسیار بالای این اختلال در شاکیان تجاوز در این مطالعه، پیشنهاد می شود کادر شاغل در پزشکی قانونی با شناسایی هر چه سریعتر افراد مستعد برای ابتلا به استرس پس از تروما آنها را به مشاوره ارجاع بدهند تا از پیدایش و تثبیت اختلال روانی در این افراد جلوگیری شود. از طرفی این افراد در جامعه با مشکلات متعددی مواجه می شوند که شاید مهمترین آنها عدم پذیرش این افراد از سوی مردم و تابو بودن آن در جامعه باشد، بنابراین پیشنهاد می گردد در برنامه ریزی بهداشتی کشور برنامه های لازم در زمینه حمایت این افراد در جامعه و آگاه نمودن مردم و حمایت مردم و دولت به عمل آید. همچنین با توجه به شیوع بالای PTSD در شاکیان تجاوز از مسوولان مربوطه دعوت به عمل می آید تا هر چه سریع تر راهکارهایی را برای کاهش این پدیده شوم در جامعه پیاده نمایند (۱۵).
منابع
۱- Harvard Humanitarian Initiative. (2010). Now, The World Is Without Me. An investigation of sexual violence in Eastern Democratic Republic of Congo. A Report by the Harvard Humanitarian Initiative with Support from America.
۲- McKibbin, W. F, et al. (2008). Why do men rape? An evolutionary psychological perspective. Journal of general psychology 12(1), 86-97.
۳- مهری متانکلایی، مریم (۱۳۸۹). بررسی تجاوز به عنف از نگاه جرم شناسی. فصلنامه کاراگاه، ۲(۱۲)، ۱۰۶-۱۳۷٫
۴- ذوالقدر، محمد باقر (۱۳۹۱). مروری بر مسائل ایران: خانواده، اقتصاد، اجتماع و فرهنگ. مرکز مطالعات اجتماعی و جرم شناسی: معاونت اجتماعی پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه.
۵- Sebaeng, J. M., Davhana-maselesele, M & Manyedi, E. (2016). Experiences of women who reported sexual assault at a provincial hospital, South Africa. http://dx.doi.org/10.4102/curationis.v39i1.1668.
۶- Fanflik, P. L. (2007). Victim responses to sexual assault: Counterintuitive or simply adaptive? American prosecutors research institute.
۷- Colorado Coalition Against Sexual Assault. (2011). Sexual assault advocacy & crisis line training guide: A crisis intervention resource for sexual assault providers in Colorado. Wadsworth, N. (4th ed). Denver, CO: Author.
۸- سازمان جهانی بهداشت- ژنو (۱۳۸۶). گزارش جهانی خشونت و سلامت. مترجمان: مامک افتخاری؛ رفیعی فر و کرمانچی. چاپ اول. تهران: انتشارات تندیس.
۹- چلبی، ارژنگ (۱۳۹۱). تحلیل حقوقی-جرم شناسی تجاوز به عنف. نشریه آموزه های حقوق کیفری، ش۲٫
۱۰- OCHA/Iran. (2007). The shame of war: Sexual violence against women and girl in conflict. Iran Publication.
۱۱- میرزایی، جعفر؛ خدایی، محمد رضا و محمد خانی، پروانه (۱۳۸۵). تاثیر خشونت های جنسی در بروز اختلال استرس پس از ضربه. نشریه توانبخشی، ۷(۴)، ۶۵-۷۴٫
۱۲- خرامین، شیرعلی و همکاران (۱۳۹۱). بررسی میزان شیوع اختلال پس از ضربه (PTSD) در قربانیان تجاوز به عنف مراجعه کننده به پزشکی قانونی در استان کهگلویه و بویرحمد در سال ۱۳۹۰-۱۳۹۱٫ مجله علمی پزشکی قانونی، ۱۸(۲-۳)، ۹۹-۱۰۵٫
۱۳- ناهیدی، فاطمه و همکاران (۱۳۹۴). فراوانی اضطراب در قربانیان تجاوز جنسی. مجله سلامت و مراقبت، ۱۷(۴)، ۳۱۲-۳۱۸٫
۱۴- سایت پزشکان بدون مرز: www.pezeshk.us
۱۵- واثق رحیم پرور، فاطمه و همکاران (۱۳۹۴). وضعیت مطالعه اختلال استرس پس از تروما در بین زنان شاکی از تجاوز به عنف مراجعه کننده به مراکز پزشکی قانونی شهر تهران در سال ۱۳۹۲٫ مجله پزشکی قانونی ایران، ۲۱(۱)، ۴۷-۵۳٫
۱۶- Briere, J., and Jordan, C.E. (2004). Violence aginst women: outcome complexity and implications for assessment and treatment . Journal of interpersonal violence, 19(11), 1252-1276.
پاورقی:
۲) Occupying armies
۳) Terrorize
۴) Rape
۷) Gang rape
*ارتباط جنسی با همسر با استفاده از زور و بدون رضایت طرف مقابل در بعضی از کشورها نوعی تجاوز دارای جرم قانونی محسوب می شود [گزارش جهانی خشونت و سلامت، نقل از افتخاری، رفیعی فر و کرمانچی، ۱۳۹۴: ۲۶۹(۸)].
۸) Democratic Republic of the Congo
۱۰) Nightmare-related distress
۱۱) Sleep paralysis
۱۲) Nightly awakenings
۱۳) Restless sleep
۱۴) Tiredness
۱۵) fear
۱۶) Fears
۱۷) Phobias
۱۸)Suicide attempts
۱۹) Isolation
۲۰) Withdrawal
۲۱) Post-Sexual assault
۲۲) Interpersonal relationships with opposite gender
۲۳) Anger towards men
۲۴) Assault syndromes
۲۵) Lists of expected symptoms
۲۶) interpersonal
مثل همیشه عالی.موفق و پاینده باشی👏👏
يك مقاله خيلي جذاب و مهم ك يكي از خوشنت هاي خيلي حقير رو توضيح دادين واقعا عاليه💗👌🏻
موفق باشين آقاي مياحي
ممنون بابت ارایه اطلاعات مفید.
با سلام
وقت بخیر
تشکر بابت مطالب خواندنی و مقاله ی منسجم
آگاه کننده بود
منتها خیلی کم هستن اینگونه مقالات و مشکل دیگه هم بعد از بیان مسأله،ارائه راهکار هست و پیش از راه حل هم باید راههای پیشگری را یاد بدهید،تعارف ک نداریم پدر، همسر ،برادر و پسرهای خانواده های خودمون هستن ک باعث آزار مادر ،همسر،خواهر و دخترهای خودمون میشن، تربیت مادر و پدرهامون یا معلم هامون یا الگوهای اجتماعیمون اشتباه بوده آیا ؟ یا اینکه از موضع دیگه باید ب این قضیه نگاه کرد؟ دختر خانمی ک توی مقاله تنها دختری بوده ک بین خواهراش این اتفاق افتاده از کجا معلوم واسه سه تای دیگه نیفتاده باشه؟
و یک نکته ی دیگه ک خیلی مهم هست باید ب سلامت روانی آقایون بیشتر توجه بشه و کار بشه، باید مادرهای خونه یاد بگیرن ک فرزندان پسرشون رو طوری تربیت کنن ک دست ب همچین کارایی نزنن
خلاصه ک تشکر
موفق باشید
مثل همیشه عالی بود موفق باشید آقای میاحی
عالی بود موفق باشید آقای میاحی
مثل همیشه عالی بود
مثل همیشه عالی بود موفق باشید آقای میاحی
مثل همیشه عالی بود استاد میاحی
بسیار عالی جناب میاحی، پیروز باشید.
بسیار عالی جناب میاحی، پیروز باشید.