《علی امیدیان》 از جمله شاعرانی است که طبعی بلند دارد و همتی نیکو. خوش فکرست و دقیق و از تجربه کردن شرایط متفاوت در دنیای شعر ابدا باکی ندارد. این را من نمیگویم بلکه کارنامهی شاعریاش میگوید و 《آفتاب آمد دلیل آفتاب》.
“دردهای ناتنی” سومین تجربهی حرفهای او در دنیای شعر است و نخستین تجربهاش در شعر سپید که به همت انتشارات “فصل پنجم” پا به عرصهی وجود گذاشته است.
امیدیان در این مجموعه به شدت تصویرگراست (هرچند که این ویژگی مختص شعر سپیدش نیست و در آثار پیشین او هم برجسته بوده است) و حرکتی دو وجهه و دو سویه دارد و در برقراری ارتباط با مخاطب نمرهی قابل قبولی میگیرد. شعر سپید او بر خلاف رباعی و غزلش (فضای کلاسیک شاعر) نقطهی آغازین وقایعِ روزمره است و ماهیتش مدیون این نوعِ نگاهِ خاص و غیر قابل پیشبینی نسبت به روزمرگیهاست.
“امیدیان” در مجموعهی 《دردهای ناتنی》موفق و خلاق عمل کرده است و کفهی ترازوی کلمات دلنشین و تصاویرِ تازهاش و هرآن چه به شعریت متن او کمک میکند در این مجموعه، سنگین است و به سودِ شاعر.
دردهای ناتنی، فرزندی تنی و خلف ِ صدقی برای شاعرش خواهد شد و از آنجا که این مجموعه نخستین مجموعهی شاعر در قالب سپید است و شاعر پس از سالها سُرایش در قالبهای کلاسیک به سپیدسُرایی نیز دست زده است؛ شروعی موفق و خیزی بلند برای پرش ِ اندیشهی سیال اوست.
برای علی امیدیان آرزوی پیروزی روزافزون دارم و این رویشِ تازه را به شعرِ خوزستان تبریک میگویم و دوستان شاعرم را به خواندن این مجموعه دعوت میکنم.
مجموعه شعر: دردهای ناتنی
شاعر: علی امیدیان
به دو حفرهی تاریک خیره شدهای
که زمانی
خیرهسرترین رنگهای جهان در آنها تجزیه میشدند
و امروز
کبودیشان
پشت هیچ عینکی پنهان نمیشود
طعنههای متبسم آیینه را تاب میآوری
َّ و رنگ معذب گونههایت را
اینها دردهای ناتَنیاند
ای مدّ متوقع شب!
آیینه هنوز
جای انگشتهای کشیدهی تو را
روی صورت خود
آه میکشد
خورشید هم باشی
از پس هیچ کوهی برنیایی بهتر است
که پناه میبرند
از آفتاب رم کرده
به سایههای برنزهی آویخته بر سینهی دیوار.