محمد حمادی در سال ۱۳۵۷ در روستای سابله از توابع شهرستان بستان به دنیا آمد و در زمینه آموزش و پرورش فعالیت دارد. در زمینه ی ترجمه تاکنون ۸ کتاب شعر و یک رمان را از عربی به فارسی و یک مجموعه داستانی و همچنین منتخبی از اشعار را از فارسی به عربی ترجمه کرده و کارهای خود را نزد چندین نشر به چاپ رسانده است.
۱- کتاب شعر جامه های عشق – ندى الحاج- نشر فصل پنجم
۲- کتاب شعر با برگ هایی سرگرمم – جوزف دعبول – نشر آرادمان
۳- کتاب شعر راهب العنب/ راهب انگور (دو زبانه: عربی- فارسی) – خانم نضال القاضی۔ نشر آرادمان
۴- کتاب شعر الفبای یاسمنها – نزار قباني – نشر بوتیمار
۵- کتاب شعر از آنچه کرده ای عذرخواهی نکن – محمود درویش۔ نشر بوتیمار
۶- کتاب شعر البنفسج الحزین/ بنفشه های غمگین (دو زبانه: عربی- فارسی) – سعيد الزبيدی۔ نشر خاموش
۷- ترجمه مجموعه داستانی انتخاب به زبان عربی۔ سیمین دانشور نشر خاموش
۸- رمان مشکی برازنده ی توست – احلام مستغانمی۔ نشر هیرمند
۹- ترجمه گزیده ی اشعار آقای علیرضا بهرامی تحت عنوان سوت زدن به زبان مادری (دو زبانه: فارسی- عربی) به زبان عربی- نشر آرادمان
کارهای دیگری هم از جمله ترجمه ی یک رمان، یک نمایشنامه و همچنین یک کتاب شعر از زبان عربی را به پایان رسانده و اکنون در مرحله گرفتن مجوز نشر هستند.
مصاحبه اختصاصی مجله الکترونیکی شط با محمد حمادی به مناسبت “روز جهانی ترجمه”
– جناب آقای حمادی افق های ترجمه در بین دو زبان همجوار یعنی عربی و فارسی را چگونه ارزیابی می نمایید ، آیا آن گونه که شایسته است این افق های وسیع توانسته اند یک دیگر را پوشش دهند و از تجارب یکدیگر بهرمند شوند؟
با توجّه به آثار زیادی که از زبان عربی به فارسی ترجمه شده و نیز مقالاتی که با محوریت ادبیات تطبیقی و بررسی اشتراکات و تأثیرپذیری شاعران ایرانی و عرب از یکدیگر به رشته ی تحریر درآمده است، میتوان اينگونه نتيجه گرفت که چه بسا مطالعه ی آثار ترجمه شده از شاعران و نویسندگان عرب یکی از مهمترین عوامل گرایش به بررسی تطبیقی آثار ادیبان فارسی و عرب بوده است و فرآيند ترجمه آثار ادیبان عرب تأثير بسزایی درخلق آثار شعری و نثری ادیبان معاصر ایرانی داشته است.
– شما به عنوان یکی از مترجمان پرکار خطه جنوب در میان اهل قلم و دوست داران شعر و ادبیات شناخته شده اید ، دغدغه اصلی تان جهت ورود به این حوزه چه بود؟
ترجمه هم یک شغل جانبی است برایم هم به این کار علاقه دارم زیرا بدون علاقه نمیشود کاری از پیش برد
– به عقیده شما بزرگترین چالش ترجمه عربی به فارسی در حوزه شعر چیست؟ و چگونه می توان با آن رویارویی کرد؟
مهمترين و قابل تأمّلترین مسأله در اين زمينه، ترجمه ی صور خيال است و مترجم توانمند کسی است که بتواند واژگان و تعابير خيال انگيز و نيز موسيقی حاکم بر متن اصلی را در متن ترجمه شده انعکاس دهد و تا جایی که امکان دارد، خواننده را به فضای متن اصلی اعم از شعر یا نثر وارد کند.
– آیا یک مترجم قادر خواهد بود بدون شناخت کافی از اوضاع اجتماعی سیاسی و تاریخی نسبت به کشور مورد نظر جهت ترجمه آثار شعراء و نویسندگان آن در حوزه ی ادبیات و هنر به صرف توانایی در ترجمه فعالیت خود را آغاز کند؟
خیر، چنين امری امکان پذير نيست و اگر هم اين اتفاق رخ دهد، چنين مترجمی در کار خود موفّق نخواهد بود؛ زیرا فرآيند ترجمه تنها انتقال الفاظ و بیان معنای ظاهری آنها نیست، بلکه در ترجمه یک متن باید ابتدا با فرهنگ غالب بر جامعه ای که متن در آن شکل گرفته است، آشنایی زیادی پيدا کرد. علاوه بر اينکه گاهی نيز مترجم باید تعابیری را ترجمه کند که مربوط به فرهنگ عاميانه از جمله اسطوره ها، داستانهای محلّی، ضرب المثلها و بسیاری از آداب اجتماعی و مسائل سیاسی، تاریخی و جغرافیایی حاکم بر متن هستند.
– به نظر می رسد تمرکز اصلی تان ترجمه شعر است ، چرا شعر؟
موسیقی شعر و آرایه های آن به من انرژی می دهد تا با علاقه و دقت ترجمه آن را به پایان برسانم.
– در انتخاب کتاب جهت ترجمه بیشتر چه نکاتی را مد نظر خود قرار می دهید؟
در انتخاب کتاب علایق مخاطب و توانایی خودم را مد نظر قرار می دهم.
– در آثار شما ترجمه کتاب شعر «از آنچه کردهای عذرخواهی نکن» اثر «محمود درویش» ، دیده می شود ، به گفته بسیاری از مترجمان ، شعر های محمود درویش در عین سادگی دارای پیچیدگی معنایی ، مفاهیم عمیق فلسفی ، تشبیه و استعاره های مکرر می باشد ، شما با این اثر پر مغز چگونه دست و پنجه نرم کرده اید؟
بله درست است. سعی کرده ام دریافت خودم را از اشعار درویش در چارچوب اشعار او منتقل کنم.
– امروزه از کیفیت ترجمه در حوزه کتاب های شعر ( عربی به فارسی ) منتشر شده راضی هستید ? چرا؟
مترجمان خوبی را می شناسم که آثار بی نظیری را ترجمه کرده اند اما متاسفانه ترجمه های بی پایه و ضعیف نیز کم نیستند.
– به عقیده شما ترجمه خوب دارای چه خصوصیاتی ست؟
ترجمه ی خوب باید مفهوم و پیام کلی متن اصلی را بدون هیچ کم و کاستی از زبان مبدا به مقصد انتقال دهد حتّی اگر لازم باشد مترجم میتواند در استفاده از الفاظ دست به حذف و اضافاتی بزند امّا معنا را به خوبی منتقل کند، ترجمه باید به اندازه کافی سلیس، روان و گيرا باشد تا بتواند همان تاثیر و جذّابيتی را که در زبان مبدا داشته در زبان مقصد نیز داشته باشد؛ برای اين کار يک ترجمه ی خوب باید نزدیکترین معادل طبیعی زبان مبدا را نخست از نظر معنا و کاربرد و سپس با رعایت سبک یا فضای متن اصلی در زبان مقصد بیابد و بيان کند.
– عده ای معتقدند مترجمان از آن جهت که نمی توانند سیاق ، مفهوم و کلمات را آن گونه که در متن اصلی وجود دارد عینا به زبان دیگری برگردانند لذا برچسب خیانت دائما گریبان گیر شان می شود ، به نظر شما یک مترجم خوب چگونه می تواند سایه این اتهامات را تا حدود زیادی از خودش دور کند؟
مهمترین راهکارهایی که در اين زمينه وجود دارند عبارتند از: آگاهی کامل به موضوع، درک صحیح از پیام متن، آشنایی با سبک و خصوصیت هر دو زبان، حفظ لحن نویسنده در متن ترجمه شده، انتخاب معادل درست و دقیق برای واژگان، رعایت علامت نقطه گذاری و سایر علائم نگارشی، توضیح نکات مبهم برای خوانندگان در حاشیه و گاه در داخل کمانک، رساندن مفهوم متن اصلی با کمترین میزان دخل و تصرّف و در قالب ساختار دستوری زبان مقصد.
– به عقیده شما دانشگاه ها تا چه اندازه ای می توانند بستر مناسبی را جهت بالا بردن کیفیت ترجمه ها ایجاد کند؟
در دانشگاههای کشور ما دانشجویان در حدود ۶ واحد آموزشی و در قالب سه درسِ دو واحدی يعنی درس «فن ترجمه»، «ترجمه از عربی به فارسی» و «ترجمه از فارسی به عربی» را میگذرانند که به نظر میرسد تقريباً از نظر کميّت مناسب است، تنها نکته ای که باید رعايت شود اين است که استادان باید نهايت استفاده از زمان را ببرند و ترجمه ی انواع متون اعم از ادبی، سیاسی، تاریخی، علمی، مطبوعاتی و … را در دستور کار کلاس قرار دهند و همچنين انواع مختلف ترجمه از جمله ترجمه ی تحت اللفظی، ترجمه ی آزاد، ترجمه ی اصطلاحی و به ويژه ترجمه ی شفاهی و ترجمه ی همزمان را که نیاز به فراگیری آن بسیار احساس میشود، در مورد متون مذکور اجرا کنند.
– توصیه شما به مترجمانی که به تازگی وارد این حوزه شده اند چیست؟
بدیهی است که هر مترجم حرفهای،روزی یک مترجم مبتدی بوده و با کسب دانش وتجربهی بیشتر، به مهارتهای پیشرفته ی ترجمه، دست یافته است. چنانچه مترجم، تحصیلات دانشگاهی مرتبط با موضوع متن نداشته باشد، نسبت به اصطلاحات آن رشته ناآشنا خواهد بود؛ درنتیجه ترجمه ی دقیق و درستی حاصل نخواهد شد؛ از این رو توصیه میشود یک مترجم مبتدی، ترجمه را ازمتون عمومی آغازکند و پس ازکسب مهارتهای لازم، اقدام به ترجمه ی تخصصی نماید.
– آیا شهر اهواز با وجود دانشگاه های متعدد و برخوردار بودن از اساتید مجرب در رشته های ادبیات عرب و ادبیات فارسی و نیز پتانسیل بالقوه ای که به واسطه دو زبانه بودن در این شهر کاملا مشهود است ، این امکان وجود دارد که به عنوان قطب ترجمه زبان عربی به فارسی و بلعکس در سطح کشور شناخته شود؟
بله، با توجّه به دلایلی که مطرح کردید و نيز موقعيت جغرافيایی شهر اهواز يعنی نزدیک بودن به برخی از کشورهای حوزه ی خليج فارس، اين امکان به خوبی فراهم است که اين شهر به عنوان قطب ترجمه از زبان عربی به فارسی و بالعکس معرّفی گردد.
– آیا ترجمه می تواند بستر فضای صلح و دوستی را در منطقه ما بگستراند ? چگونه این امکان مهیاء می شود؟
پاسخ: در دنياي امروز يكی از دغدغه های مهم و محوری، اعتلای فرهنگ است؛ چرا كه از این طريق میتوان جوامع بشری را به هم نزديکتر كرد و از آنجا که ادبیات و ترجمه دو عنصر جدا نشدنی هستند، به خوبی میتوان از آنها جهت پررنگ کردن نقاط فرهنگی مشترک میان زبانها استفاده کرد و به تدریج در راه صلح و برقراری آرامش و نيز همدلی و دوستی هر چه بيشتر با ساير ملتها به ويژه کشورهای عربی حوزه ی خليج فارس، گامهای اساسی و سازنده ای برداشت.