
ژانویه 14, 2020
این همه اشک کجای چشمانت بود؟
داشتم راه میرفتم که صدای گرمی چند بار فریاد زد "یما،یما" نا گاه برگشتم. پیر زنی شکسته با عبایی که فقط شبیه به رنگ مشکی بود و چهرهای که انگار بیشتر از سنش عمر داشت مرا صدا میزد، به او نزدیک شدم که...