
دسامبر 31, 2019
شعری از تونس
نَسيَ ظلَّهُ في الحَديقَةِ
يجري… يهرولُ… لا ينظُرُ خلفَه. مُبللّا بالمطر.. و الماء يطاردهُ من كل جانبٍ. يدخُلُ الحديقَةِ يقف أمام البابِ. ثمّ يجري ليَرى وجهَهُ أمامَالمرآةِ. تذكّرَ كُلَّ...

دسامبر 3, 2019
رود و قربانیان
شمارش اسکناسها را از سر گرفت. پشیزی بیش نبود. آهی از نهادش بر آمد که به آسمان رسید، بالاتر از آن نخل استوار بر کنارهی رود، پس از کشمکشی طولانی با خویشتن. در برابر فشارهای وارده از سوی فرزندانش...