《آزاده پورصدامی》(شیرین) نویسنده، پژوهشگر، شاعر و مترجم ایرانی، در سال ۱۳۵۷ در کشور کویت زاده شد. وی پس از بازگشت از کویت سالها در دیار پر مهر جنوب و زادگاه پدری و مادری خویش، اهواز ساکن شد و به کسب لیسانس مترجمی انگلیسی و دکترای ادبیات فارسی نائل آمد. زبان مادری ایشان عربی است و همین امر یاریرسان وی در امر ترجمه شد و در ترجمههای خود به زبان عربی از برادرزادهاش《ناهید پورصدامی》 یاری جست.
کتابهای شعر خود را تحت و《رها در باور تو》در نشر روزگار،《تبرهای نامرئی》و 《روئید در من شهری ساکنانش همه تو》در نشر هشت منتشر کرد. رمان 《صد سال تنهایی》 از گابریل گارسیا مارکز را از انگلیسی به فارسی ترجمه و در نشر اردیبهشت منتشر کرد. دو رمان《خاطرات یک زن پزشک》[١] و《همه سرگشتهایم》[٢] نوشتهی نوال السعداوی را به زبان عربی و با همکاری ناهید پورصدامی در نشر هشت به چاپ رساند. داستان《لاکی در جستوجوی خانه》برای کودکان گروه سنی ب، در نشر خانه ادبیات انتشار یافت.
از جمله تألیفات وی میتوان به چندین کتاب به زبان انگلیسی در زمینهی پژوهشهای ریلی خاورمیانه به صورت کارگروهی با خانمها پوپک اشتری و فهیمه رهبری اشاره کرد که تمامی این کتابها تالیفات پژوهشی بوده و توسط سرکار خانم مژگان کردبچه ویراستاری فنی و تحت نظر آقای نظری مدیر دفتر منطقه ای راه آهن های خاورمیانه UIC تایید نهایی شده و در نهایت در نشر مریم تهران به چاپ رسیدهاند. [۳]
برخی مقالات ایشان در پایگاه مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم انسانی ثبت شدهاند. همچنین مقالهای تحت عنوان بررسی فمنیستی آثار سیمین دانشور مطالعهی موردی در اضاءات نقدية و بررسی تطبیقی آثار سیمین دانشور و نوال السعداوی در کاوشنامهی ادبیات تطبیقی دانشگاه رازی کرمانشاه انتشار یافته است.
وی در حال ترجمه و چاپ آثاری از جمله جلد اول و دوم《أوراق حياتي》و《مذكراتي في سجن النساء》به قلم نوال السعداوی با همکاری ناهید پورصدامی،《هل》از شاعر عمانی ناصر البدری از عربی به فارسی و《بر روایت هیچ》از آقای گلملایری به زبان انگلیسی است. همچنین مجموعه داستان کوتاه 《کولهای بر شانهی ریل》برای بزرگسالان و دو داستان 《گلی که آرزوی پرواز داشت》و《کوهی که دلش شکسته بود》 برای گروه سنی ب، برای چاپ آماده کرده است.
آزاده پورصدامی نیز به عنوان زن نمونهی استانی از بین زنان شاغل در ادارات دولتی-بانکها و سازمانهای مختلف استانداری خوزستان در سال ۱۳۸۱، کارمند نمونهی سازمانی در سال ۱۳۹۰، شاعر نمونه در یازدهمین جشنوارهی مسابقات قرآنی و شعر سازمانی در سال ۱۳۹۶ و منتخب مسابقهی داستاننویسی《رمضان همدلی》 در سال ۱۳۹۹ برگزیده شد.
نمونه اشعاری از کتاب تبرهای نامرئی چاپ نشر هشت: اهواز
۱
گرانی شایعهای بیش نبود
دیدی…
چقدر مفت فروخته شدیم!
۲
حراج بافتنی
خیالات شیرین
همه مفت!
۳
تحلیل نمیدانم
تحلیل رفتهام
اعترافات یک زن!
۴
در دل قاصدکها
باغیست
از درختان خمیده
۵
حلقه را بالا برد
برای تقدیم به تیزچشمترین کلاغ شهر
حلقهاش کردند فرزندانش
چیزی میسوخت در حلقش
حنظلی مشتعل به نام بغض
آزادترین بردهی جهان است،
مادر!
در این کتاب موضوعاتی مانند عشق، مشکلات زنان، دهنکجی به معضلات اجتماعی همچون ریا و … بیان شدهاند.
در مجموعه شعر نخست این شاعر با عنوان 《رها در باور تو》 نیز جوابیههایی خطاب به م. امید (مهدی اخوان ثالث) سروده شده که نشاندهندهی دید اعتراضی این شاعر نسبت به نابرابریها، عدم صداقت و … میباشد.
جواب ایشان به میراث اخوان ثالث:
امید من چرا گویی…
《یقین داری که در رگهای تو خون رسولی یا امامی نیست
نیز خون هیچ خان و پادشاهی نیست
وان ندیم ژنده پیرت آشکارا گفت
کاندر این بیفخر بودنها گناهی نیست》
ولیکن من هزاران بار خود دیدم
گناهی هست… آری هست!
و این اقرار حنظلگون اگر پرسی دلیلش چیست؟
تو را خوانم بدان عهدی که میدانند
تبار هر کسی آخر از آنِ کیست
غریبانه بمان اندی، مگو کافیست
چه حاصل آمدت اکنون
پس از این زیست؟
فغانت بیصدا هرجا-
مکانت نقطهای کمرنگ
شاید… شاید انتهای لیست!
چنین است رود بینامی
یمی تا ناکجایی خشک را جاریست!
یا ایشان در شعر دیگری جواب زمستان اخوان ثالث را چنین میدهند:
امید من! دلم از انجماد لحظهها لرزید، چون خواندم:
《سلامت را نمیخواهند پاسخ گفت،
سرها در گریبان است
کسی سربرنیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
که ره تاریک و لغزان است
وگر دست محبت سوی کس یازی
به اکراه آورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت سوزان است…》
آری، سخت سوزان است!
ولی سوزندهتر آن است؛
که در اطراف تو، مردم
به پا خیزند، ادب را نیک بجا آرند
و پیوست سلامت را
به لبخندی بیاراند
و چون بدرودشان گویی
تو را هفت جد
به تهمتها بیالایند
و مبهم ماندت آن دم،
بهار است یا زمستان است؟
قضاوت کن، قضاوت کن
که دل از غصه ویران است!
زمستانِ تو ای شاعر
بسی به از بهار ماست
خوشا فصل زمستانت.
در اشعار ایشان ملمعهای مختلفی به چشم میخورند؛ در هر سه کتاب شعرش
چه کتاب نخستش 《رها در باور تو》 و چه 《تبرهای نامرئی》 و چه اثر جدیدش تحت عنوان 《روئید در من شهری، ساکنانش همه تو》:
نمونههایی از ملمعهای این شاعر
از کتاب رها در باور تو:
مرا با شوق میخوانی
به ،《جنّات التّی تجري
فیها الأنهار》
و زنهارم دهی هر دم
《من النار الّتي توقد
فهي الأشرار》
بهشت بیخزان یا رب
نمیخواهم
ز ترس دوزخت هرگز
نگویم ورد استغفار
فنا گردان مرا در خود
《فاجعلني بحق الحب
من الأبرار والأحرار》
ملمعی از کتاب تبرهای نامرئی:
عینک را بده
میخواهم بنویسم بر روی شیشههایش
ع…ش…ق
《فأینما تولّي
ثم تری حبّي!》
چرا باور نداری
قلب تپندهی اشیاء
اهلیتر است گاهی
از هزاران جاندار بیجان!
ملمعی از 《کتاب روئید در من شهری، ساکنانش همه تو》:
در جهنم تکرار
در آغوش نباید کشید پایی را
که رفتن از کوی عبث نمیداند
《فویل لقطیع الهمّه
الذي سخافة الحیاة لن تهمّة》
و باز هم ازین کتاب:
دموکراسی یعنی
انتخاب بین دو دیکتاتور
《أعوذ من عینیك القاتلة
إلی یدیك الحارقة》.
منابع و توضیحات
[۱] مذكرات طبيبة- نوال السعداوي
[۲] تعلمت الحب- نوال السعداوي
[۳] Current outlook to the Middle East railways moving forward on the right track, A study on border crossing practices in railway transport in the Middle East, Main international rail corridors passing through Middle East connecting Asia to Euope
Innovative ideas on rail training.